گرجستان يكي از كشورهايي است كه در هر دو قارهٔ اروپا و آسيا قرار داشته و يكي از اهداف مقامات سياسي تفليس پايتخت گرجستان، عضويت در اتحاديه اروپا و ناتو است؛ كه گرجستان در حال حاضر عضو ناظر در اتحاديه اروپا و ناتو ميباشد و همكاريهاي زيادي با اين دو سازمان دارند لازم است ذكر شود كه كليه قوانين گرجستان مانند قوانين اتحاديه اروپا است.
مردم بومي گرجستان، مردم گرجي مسيحي ارتدكس و پيرو كليساي ارتدكس گرجي هستند. گرجيها به زبان گرجي سخن ميگويند كه زبان رسمي كشور گرجستان است و با الفباي گرجي نوشته ميشود كه يكي از چهارده الفباي موجود در جهان ميباشد.
ديرينگي زندگي انسان در گرجستان به ۱٬۸۰۰٬۰۰۰ (يك ميليون و هشتصد هزار) سال پيش ميرسد كه گروهي از انسانهاي نخستين موسوم به انسان گرجي در آن ميزيستهاند. گرجستان يكي از قديميترين كشورها و يكي از غنيترين فرهنگها را داراست.
گرجستان در زمان باستان با نام ايبريا شناخته ميشده است و امروزه در اكثر زبانها با اشكال گوناگون واژهٔ يوناني “گِئُرْگيا” (Georgia به معناي “كشاورزي”) شناخته ميشود.
از زمان بنيان پادشاهي گرجستان باستان يا همان ايبريا توسط پارناواز يكم در سدهٔ چهارم پيش از ميلاد تا زمان حمله مغول به گرجستان در سدهٔ ۱۳ ميلادي، دورهٔ صلح و آرامش در تاريخ گرجستان است و از حمله مغول به بعد، گرجستان تاريخي پر فراز و نشيب را با ايستادگي در برابر حملات ايرانيان، عثمانيها و روسها گذرانده كه واپسين مورد آن حملهٔ روسيه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ ميلادي است.
نقطهٔ اوج تاريخ ارتباط گرجستان و ايران، دوران صفويه بوده كه مهمترين رويدادهاي آن عبارتند از:
۲۳ بار حملهٔ ارتش امپراتوري صفويان به گرجستان
قتلعام بسياري از گرجيها
اسارت و تبعيد ۳۰۰۰۰۰ (سيصد هزار) تَن از بازماندگان گرجيهاي كشته شده به قزوين، گيلان، مازندران، گلستان، اصفهان و فارس
برقراري متناوب حكومت صفويان بر شرق و حكومت عثمانيها بر غرب گرجستان
پس از صفويان، نادر شاه افشار به گرجستان حمله كرده و ۳۰٬۰۰۰ (سي هزار) گرجي را به خراسان تبعيد كرد. آغامحمدخان قاجار نيز پس از حمله به تفليس، با قتلعام مردم آن شهر، يكي از خونبارترين وقايع تاريخ گرجستان را رقم زد و ۱۵٬۰۰۰ گرجي را نيز به ايران كوچاند.[۱]
با امضاي عهدنامه گرجيوسك در سال ۱۷۸۳، گرجستان تحتالحمايهٔ روسيه شد و حدود بيست سال بعد يعني در سال ۱۸۰۱ ميلادي، روسيه، گرجستان را به عنوان يكي از فرمانداريهاي خود اعلام نمود و رژيم تزاري در گرجستان برقرار شد. در پي انقلاب ۱۹۱۷ امپراتوري روسيه، گرجستان، در ۲۶ مه ۱۹۱۸ اعلام استقلال كرد، اما ارتش سرخ شوروي در سال ۱۹۲۱ ميلادي (۱۳۰۰ شمسي) به گرجستان حمله كرده و به مدت ۷۰ سال، گرجستان يكي از جمهوريهاي شوروي بود تا اينكه در سال ۱۹۹۱ ميلادي (۱۳۷۰ شمسي)، مستقل شد
گرجستان بين ۴۱ درجه و ۷ دقيقه تا ۴۳ درجه و ۳۵ دقيقه عرض شمالي، و ۴۰ درجه و ۴ دقيقه تا ۴۶ درجه و ۴۲ دقيقه طول شرقي واقع شدهاست.
اين كشور به صورت طولي در امتداد مدارات كشيده شده و طول آن حدود ۳۷۰ كيلومتر، حداكثر عرض آن ۲۰۰ كيلومتر و طول قطر بزرگ آن ۶۱۳ كيلومتر است. مساحت گرجستان ۶۹٬۹۰۰ كيلومتر مربع و اندكي بزرگتر از سريلانكا و كوچكتر از سيرالئون است. اين كشور بزرگتر از كشورهاي اروپاي مركزي و آسيا شرقي مانند هلند و بلژيك و نروژ و اتريش و دانمارك و كره جنوبي و ارمنستان و كرواسي و اسلوني و استوني و لتوني و ليتواني ميباشد. طول مرزهاي گرجستان جمعاً ۱۹۶۹٫۸ كيلومتر است. اين كشور از شمال با فدراسيون روسيه هممرز ميباشد، سراسر اين خطوط مرزي، منطبق بر آب فشان رشته كوههاي قفقاز كبير است و ۸۰۷٫۶ كيلومتر مرز مشترك را در بر ميگيرد. اين مرز از نظر استراتژي نظامي اهميت بسياري دارد. در حقيقت اين مرز سرحدات طبيعي روسيه را در جنوب تشكيل ميدهد، در جنوب آن گرجستان و در شمال آن جمهوريهاي خودمختار داغستان، چچن، اينگوش، اوستياي شمالي، كاباردينو-بالكاريا، كاراچاي-چركسيا، همچنين سرزمين كراسنودار را شامل ميشود. مهمترين راههاي ارتباطي قفقاز مركزي و غربي كه روسيه را با گرجستان، ارمنستان و ايران پيوند ميدهد، از اين مرز ميگذرد. محافظت و نگهباني از اين مرز براي روسيه جنبه حياتي دارد، همانطور كه در دوره شوروي پيشين و روسيه تزاري نيز داراي اهميت بسيار بود و جنگهاي بسياري براي دستيابي به اين سرحدات به وقوع پيوستهاست.
گرجستان در شرق با جمهوري آذربايجان هممرز است كه طول آن ۳۷۴٫۴ كيلومتر ميباشد. دو راه عمدهٔ ارتباطي گرجستان با شرق، درياي خزر و ايران از اين نقطه ميگذرد (جاده زميني و راه آهن) علاوه بر آن، لولهٔ انتقال نفت باكو-سوپسا نيز از اين مرز ميگذرد.
در جنوب، گرجستان به ترتيب از شرق به غرب با جمهوري آذربايجان، ارمنستان و تركيه هممرز است. طول خط مرزي بين گرجستان و ارمنستان ۲۱۶٫۷ كيلومتر و با تركيه ۲۵۶٫۱ كيلومتر است. در غرب، مرز گرجستان به درياي سياهميرسد كه طول مرز ساحلي آن ۳۱۵ كيلومتر است.
جمهوري خودمختار آجاريا با مساحت ۳ هزار كيلومتر مربع در بخش جنوبي ساحل درياي سياه در تركيب كشور قرار دارد.
استان خودمختار اوستياي جنوبي يا سامچابلو نيز با مساحت ۳٫۹ هزار كيلومتر در دامنههاي جنوبي قفقاز بزرگ در تركيب جمهوري گرجستان قرار دارد.
گرجستان با ۶۹٬۹۰۰ هزار كيلومتر مربع مساحت، دومين جمهوري قفقاز جنوبي از نظر مساحت و جمعيت (پس از جمهوري آذربايجان) به شمار ميرود.
درازاي سواحل گرجستان در درياي سياه ۳۵۰ كيلومتر است كه ميان دهانهٔ رود دماغهٔ «گونيو» كشيده شدهاست. همچنين شهر سوچي و استان چچن در روسيه و استان لوري در ارمنستان و دو استان ارتوين و اردهان در تركيه و استان زاكاتالا در جمهوري آذربايجان تا ۳۰ سال گذشته جزو مناطق گرجستان بوده اما روسيه اين مناطق را به زور از گرجستان جدا و تجزيه كرده و هم اكنون هم روسيه قصد تجزيه ساختن گرجستان را دارد.
تقسيمات كشوري و اداري
كشور گرجستان به ۸ استان، يك منطقه خود مختار (اوستياي جنوبي به مركزيت تسخينوالي) و ۲ جمهوري خودمختار به نامهاي آجاريا به مركزيت باتومي و آبخازيا به مركزيت سوخومي تقسيم ميگردد. آجاريا و آبخازيا زير نظر و تحت حاكميت دولت مركزي گرجستان به فعاليت ميپردازند و فرمانداران اين مناطق از طرف دولت مركزي انتصاب و هدايت ميشوند. اوستاي جنوبي نام رسمي اين استان نميباشد و روسيه به اين منطقه اوستاي جنوبي ميگويد نام اصلي و باستاني اين منطقه استان سامچابلو ميباشد.
پايتخت اين كشور تفليس (به گرجي: თბილისი)، (تلفظ: تْبيليسي) و شهرهاي مهم آن كوتائيسي، روستاوي، گوري، پوتي، باتومي، سوخومي، متسختا، چياتورا، تقيبولي، زوگديدي، تسقالتوبو، تقوارچلي، گاگرا و تلاوي و تسخينوالي ميباشند.[۷]
آب و هوا
طبيعت گرجستان
سرزمين گرجستان از ديد اقليمي منحصر به فرد است، يعني هر چهار فصل سال ديده ميشود به طوري كه در يك زمان در كنارههاي درياي سياه هواي تابستاني در ميان نخلهاي حكم فرماست؛ در تپه ماهورهاي پايكوهي، رويش علفهاي تازه و گلهاي بهاري، همچنين در كوهستان، مه غليظ همچون ابري كه با ريزش برف و باران همراهاست وجود دارد.
اما كوههاي قفقاز بزرگ همچون قازبگي و ديگر كوهها، از برف ضخيم پوشيده شدهاند. در مجموع آب و هواي گرجستان تابعي است از موقعيت جغرافيايي اين سرزمين، تودههاي هواي اشباع شده از بخارات آب درياي سياه از سمت غرب وارد دالان قفقاز و در گرجستان غربي باعث بارندگي متناوب ميشود و با از دست دادن نسبتي رطوبت از رشته كوههاي سورامي، مسختي و ارسياني وارد گرجستان شرقي ميشود.
شايد به همين دليل است كه گرجستان شرقي بارندگي كمتري را دريافت ميكند و آب و هواي آن خشكتر است.[۸]
ناهمواريها
كشور گرجستان عمدتاً كوهستاني است. بيش از ۸۰٪ قلمرو اين سرزمين را كوهستانها و تپه ماهورها پوشاندهاست. فعاليتهاي عادي مربوط به زلزله در نواحي داراي ساختار آتشفشاني در گرجستان جنوبي آشكار شدهاست.
برخلاف كليات عمومي كوه شناسي، قسمت گرجستان قفقاز بزرگ، در مطابقت با زمينشناسي و ساختار اصلي ناهمواري، به سه قسمت غربي، مركزي و شرقي تقسيم شدهاست.[۹]
قفقاز بزرگ
با گذر از غرب به شرق در امتداد رشته كوه قفقاز بزرگ، امكان مشاهدهٔ افزايش تدريجي آب پخشان اصلي بين رودخانههاي دامنههاي شمالي و جنوبي و همچنين كوههاي نوك نيزي كه به طرف سواحل درياي سياه و اراضي پست كولخيس، كشيده شدهاند، وجود دارند. همهٔ نواحي كوهستاني كه بين دره «پسو» و مرزهاي شرقي جمهوري خودمختار آبخازيا كشيده شدهاند، «قفقاز غربي» ناميده ميشود. رشته اصلي قفقاز غربي همچون برآمدگيهاي عظيمي، پوشيده از قلل صخرهاي برافراشتهاست كه در بين آن، يخچالهايي در عمق حفرههاي سيركي قرار دارند. ستيغ عظيم قفقاز بزرگ، نزديك هزار متر بالاتر از خط برفهاي دائمي است. گذرگاههاي كوهستاني، كه در اغلب موارد، جادهاي مالروست. در ارتفاع ۲۴۰۰ تا ۳۰۰۰ متري از سطح دريا قرار دارند.
قلل قفقاز بزرگ پوشيده از برفهاي دائمي است. واريزهاي موجود درپاي قلهها حاصل قرنها فرسايش هوازدگي است. اختلاف شديد بين دماي شبانه روز، سبب تخريب حتي سنگهاي سختي جون گرانيت، گنيس و شيستهاي دگرگون ميشود كه بيشترين قسمت رشته كوهها را تشكيل ميدهند.
آبشارهاي يخي كه از زبانههاي يخچالي تشكيل ميشود، بر روي حصارهاي سنگي جريان مييابد و به درون درههاي تنگ و عميق سرازير ميشود. اين آبشارها تعداد بي شماري جويبار و نهر را تغذيه ميكند كه رودهاي كوهستاني در پايين تشكيل ميدهند.
در قسمت شرقي قفقاز غربي، رشته كوههاي آهكي كوتاه ترند و برآمدگيهاي نسبتاً كوتاهي را تشكيل ميدهند. يكي از اين رشته كوهها توسط رود گاليدزگا به طور عميق بريده شدهاست. از بالاي كانيون، مجدداً ميتوان دامنههاي شيبدار كوهها را ديد. اينها، هرچند از آهك تشكيل نيافتهاند، اما عمدتاً ماسه سنگهاي سخت صخرههاي آتش فشاني قديمي هستند.
در پرتگاههاي نوك تيز، كه اخيراً با جنگلهاي غيرقابل نفوذي پوشيده شده، يكي از مراكز صنعتي گرجستان، شهر تقوارچلي قرار دارد كه در دورهٔ شوروي ساخته شدهاست. در اين ناحيه، زغال سنگ در ماسه سنگهاي ژوراسيك يافت شدهاست.[۱۰]
ناحيه بين كوهي شرق كولخيس
در طول رشته كوه سورامي، شاخه شرقي اراضي پست بين كوهي گرجستان واقع شدهاست. اين منطقه طبيعت گوناگوني دارد. در جنوب دامنههاي پلكاني رشته كوههاي تريالتي سربرافراشتهاند.
در طول پايكوههاي آن دره رود متكواري قرار دارد كه در حاشيه بستر آن راه آهن كشيده شدهاست.
قفقاز كوچك
قسمتي از منطقه كوهستاني، قفقاز كوچك است كه در امتداد مرزهاي گرجستان كشيده شدهاست. اين منطقه داراي دو قسمت جداگانه از نظر ساختار و ناهمواري است. قسمت شمالي، رشته كوههاي چين خورده حاشيهاي و بلنديهاي آتش فشاني جاواختي است. قسمت بعدي كه از درياي سياه تا تفليس كشيده شدهاست، عمدتاً از سنگهاي آتش فشاني ترشياري پايين تشكيل شدهاند. اراضي مرتفع آتش فشاني از لايههاي جوان ترشياري بالا و گدازههاي كواترنري تشكيل شدهاند كه فلات بلندي را با زنجيرهاي از مخروطها و گنبديهاي آتش فشانهاي خاموش به وجود آوردهاست
رشته كوههاي سورامي، متسختي و ارسياني، رودهاي گرجستان را به دو حوضهٔ درياي سياه و درياي خزر تقسيم ميكنند. به علت بارندگي فراوان، رودهاي حوضهٔ درياي سياه شبكه متراكم تري را تشكيل داده و حجم آب بيشتري را نسبت به گرجستان شرقي، جاري ميسازد. گرجستان غربي با تعداد زيادي از رودهاي كوچك كه از نزولات باران و قسمتي از مردابها تغذيه ميشوند، مشخص ميشوند. اين رودها مستقيماً وارد درياي سياه ميشوند. در حوضه رود متكواري چنين نمونههايي از رودهاي مردابي وجود ندارد، اما رودها داراي جريانهاي فصلي هستند و در تابستان اين رودها خشك ميشوند. در گرجستان غربي، جايي كه سنگهاي كربناته، گسترش يافتهاست، رودهاي زيادي از چشمهها يا جويبارهايي سرچشمه ميگيرند كه از حفرههاي كارستهاي زيرزميني بيرون ميآيند. در سرزمينهاي بلند جاواختي در گرجستان جنوبي رودهايي وجود دارند كه توسط درياچهها و به مقدار زياد از آبهاي زيرزميني تغذيه ميشوند.
رودخانههاي گرجستان داراي اهميت اقتصادي بسيارند. بر طبق برآوردهاي منابع برق آبي، گرجستان جاي مهمي را در بين كشورهاي مستقل مشتركالمنافع (CIS) اشغال ميكند و بسياري از كشورهاي خارجي از جمله فرانسه، ايتاليا، اسپانيا، اتريش، يونان، پرتغال، صربستان، مجارستان، آلمان و بلژيك جلوتر است.
درياچهٔ ليسي تفليس
تعداد درياچههاي گرجستان اندك است و اغلب آنها كوچك ميباشند و در چشمانداز گرجستان نقشي ايفا نميكنند. هرچند، درياچههاي اين كشور از نظر منشأ متفاوت اند اما داراي شكل زيبايي هستند.
سرزمينهاي بلند جاواختي بيشترين تعداد درياچه هارا داراست. در گرجستان شرقي درياچه «بازالتي» قرار دارد و در داخل محدوده شهر تفليس درياچه كوچك «ليسي» واقع شدهاست. تعداد زيادي درياچههاي مصنوعي در گرجستان ايجاد شدهاست. تعدادي از آنها حتي از درياچههاي طبيعي است.
يخچال سوانتي
در رشته كوه قفقاز مركزي در قلمرو گرجستان، تعداد زيادي يخچال وجود دارد. اين مورد طبيعي است، زيرا حد برفهاي دائمي در قسمت غربي اين رشته كوه در ارتفاع ۳۰۰۰ متري و در قسمت شرقي در ارتفاع ۳۴۰۰ متري از سطح دريا قرار دارد. صدها كوه از رشته كوههاي قفقاز بزرگ، بالاتر از اين ارتفاع واقع شدهاند. بسياري از يخچالهاي گرجستان در دامنههاي جنوبي قفقاز بزرگ، متمركز شدهاند. بسياري از يخچالهاي گرجستان كاملاً بزرگ و گسترده هستند. به ويژه تعداد يخچالهاي بزرگ در حوضه رود «اينگوري» به حدود ۱۷۰ يخچال ميرسد. بزرگترين آنها عبارت اند از: «تويبري» (به طول ۱۰ كيلومتر)، «لكزيري» (به طول ۱۳٫۵ كيلومتر) و «تسانري» (به طول ۱۲ كيلومتر).
يخچالها داراي اهميت اقتصادي قابل توجهي هستند. اين يخچالها رودهاي بزرگ گرجستان را تغذيه ميكنند. در تابستان، يخهاي ذوب شده در يخچالها آب رودخانههاي ريوني، اينگوري، تِرِك، و ساير رودها را با حجم زياد تغذيه ميكنند
آبهاي معدني
قفقاز جنوبي، به ويژه در گرجستان، ناحيهٔ آتش فشانهاي فعال دورههاي اخير زمينشناسي است، كه ناحيهاي زلزله خيز متراكم با حركتهاي تكتونيكي جديد است. فعليت نيروهاي تحتالارضي با چشمههاي آب گرم و معدني مشخص ميشود كه در بسياري از قلمرو گرجستان از زمين خارج ميشوند.
«آب حيات» را ميتوان به چشمههاي آب گرم و راديواكتيويته «تسقالتوبو» لقب داد. چشمههاي معدني قليايي-كربنيك مركز آسايش گاهي «برجومي» در سراسر جهان شناخته شدهاست. آبهاي معدني «منجي» با آبهاي «ماتسستا» در نزديكي «سوچي» قابل مقايسهاست. چشمههاي قليايي-نمكي «سايرمه»، «لوگلا»، «زواره» در «جاوا» شبيه چشمههاي «سِن توكي» هستند. سرانجام اينكه چشمههاي گوگردي-قليايي تفليس بسيار معروف ميباشند.
خاك شناسي
در قلمرو گرجستان طيف وسيعي از خاكها، از خاكستري-قهوهاي و شور نيمه بياباني، يعني خاكهاي استپي خشك و خاكهاي جنگلهاي معتدل مرطوب تا خاكهاي سرخ و پودزولي نواحي جنب مداري و خاكهاي چمني آلپي گسترده شدهاست.
با وجود تفاوتهاي طبيعي اساسي بين گرجستان شرقي و گرجستان غربي، خاكهاي اين دو ناحيه نيز به ويژه در اراضي پست بين كوهي، با هم تفاوت دارند. خاكهاي چمني-كوهستاني سرزمينهاي بلند آتش فشاني گرجستان جنوبي، ويژگيهاي مخصوص خود را دارا هستند. در اين جا، در فلات «آخالكالاكي»، در همسايگي «تسالكا»، «دمانيسي» و «گومارتي» تا ارتفاع ۱۲۰۰–۲۰۰۰ متري، خاكهاي چرنوزيوم كوهستاني، خاكهاي غالب است. اندكي بالاتر، در رشته كوههاي «جاواختي»، «تريالتي» و «سامسارا» اين خاكها با خاكهاي چمني-كوهستاني جايگزين ميشوند. خاكهاي چمني-كوهستاني گرجستان پوشيده از چمنزارهاي آلپي و نيمه آلپي است كه اساس دامپروري را تشكيل ميدهد.
جغرافياي زيستي
پوشش گياهي
متيانتي
طبق برآوردها، حدود ۴۰۰۰ گونه گياهي در گرجستان يافت ميشود. جنگلها، مهمترين ذخاير گياهي گرجستان را دارا هستند كه حدود يك سوم از قلمرو كشور را در بر ميگيرند.
ناحيه بندي عمودي به روشني با گرجستان كوهستاني مشخص ميشود. پوشش گياهي گرجستان شرقي متفاوت با گرجستان غربي است. پوشش گياهي گرم و مرطوب گرجستان غربي فراوان و گوناگون است.
پوشش سبز زمينهاي پست كولخيس و تپههاي پايكوهي گرجستان غربي بسيار غني است. جنگلهاي درختان بارونده در خاكهاي باتلاقي كولخيس رشد كردهاند. گونههاي متعددي از بلوط (ايمرتياتي، ايبريايي، هارتويس) راش، شاه بلوط، ممرز و توسكا متناوباً با افرا، خرمالو، زبان گنجشك، زيرفون، گلابي، سيب و راش شرقي جايگزين ميشود.
چمنزارهاي كوتاه آلپي و گونههاي فرش مانند، بلنديها از ۲۳۰۰–۲۴۰۰ تا ۲۹۰۰–۳۰۰۰ متري از سطح دريا، پوشش گياهي غالب را تشكيل ميدهند. در اين جا گياهان كوتاه با گلهاي درشت و زيبا (جنتياناي زرد، علف خُنازير، شقايق قفقازي و…) ميرويند. در بالاي ناحيهٔ آلپي، كوهستانها عاري از پوشش گياهي ممتد است.
حيات جانوري
سگ قفقازي
در گرجستان جانوران زيادي وجود دارد كه به جهت گوناگوني چشماندازها منحصر به فرد است، (از ناحيه جنب مداري تا كوهستانهاي پوشيده از برف). در اين جا گونههاي جانوري بومي، از جمله جانوران مهاجر از ساير نواحي جانوري، يافت ميشود. در گرجستان نواحي جانوري در ارتباط با ارتفاع كاملاً مشخص هستند (از نواحي استپي و جنب مداري مرطوب تا نواحي آلپي). در نواحي آلپي قفقاز بزرگ، گونههاي متفاوتي از گوسفند و بز كوهي زندگي ميكنند.
پرندگاني كه در ناحيه آلپي لانه ميسازند شامل خروس برفي، زاغي، خروس زيباي قفقازي، كه در بيشهها زندگي ميكنند و پرندگان شكاري از قبيل عقاب طلايي و كركس ريشدار است.
ماهيهاي زيادي در آبهاي داخلي اين كشور وجود دارد. رود متكواري و شاخابههاي آن مسكن مارماهي خزري، ماهي آزاد، ماهي سفيد، گربه ماهي، شاه ماهي، اردك ماهي و ماهي كپور است. رودهاي كوهستاني مملو از ماهي قزل آلاست

جمعيت شناسي
خصوصيات جمعيتي
در سال ۲۰۰۶ ميلادي كشور گرجستان داراي ۴٬۶۶۱٬۴۰۱ تن جمعيت بوده كه از اين تعداد ۲٬۲۳۷٬۴۷۲ تن (۴۸٪) مردان و ۲٬۴۲۳٬۹۲۸ تن (۵۲٪) را زنان تشكيل دادهاند. نرخ رشد جمعيت در گرجستان از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۵ ميلادي، ۰٫۳- درصد بودهاست. بر اساس آمار سال ۲۰۰۳ ميلادي، نسبت زاد و ولد ۸ در ۱۰۰۰ و نسبت مرگ و مير ۱۰ در ۱۰۰۰ اعلام گرديدهاست
تركيب سني و جنسي
بر اساس آمار موجود در سال ۲۰۰۷ ميلادي، ۱۹٪ از كل جمعيت كشور گرجستان زير ۱۴ سال، ۶۶٪ بين ۱۵ تا ۶۴ سال و ۱۵ ٪ بالاي ۶۵ سال را تشكيل ميدهند. ميزان اميد به زندگي در سال ۲۰۰۴ ميلادي، در گرجستان ۷۰٫۶ سال بودهاست.
جمعيت شهري و روستايي
ميزان جمعيت روستايي كشور گرجستان در سال ۲۰۰۱ ميلادي، ۴۴٪ از كل جمعيت اين كشور بودهاست. اين رقم در سال ۱۹۸۰ ميلادي، ۴۸٪ بودهاست كه بر اين اساس نرخ جمعيت روستايي روند نزولي داشتهاست. نرخ رشد سالانه جمعيت روستايي بين سالهاي ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ ميلادي، ۰٫۱- بودهاست.
جمعيت شهري اين كشور در سال ۲۰۰۱ ميلادي، ۳٬۱۰۰٬۰۰۰ تن (۵۷٪) بودهاست. اين رقم در سال ۱۹۸۰ ميلادي، ۲٫۶۰۰٫۰۰۰ تن (۵۲٪) اعلام گرديدهاست.
نظام آموزشي
دانشگاه تفليس
قانون اساسي گرجستان تحصيلات در مدارس تا كلاس نهم را به طور رايگان پيش بيني نمودهاست. هم چنين در دانشگاههاي دولتي، دانشجويان از امكانات تحصيل رايگان برخوردار ميباشند. در گرجستان مدارسي به زبانهاي روسي، ارمني، آذربايجاني، آسي و آبخازي وجود دارد.
با توجه به تغييراتي كه در دورهٔ پيش از دانشگاه به وجود آمده، مدت تحصيل در مدارس در مجموع به ۱۲ سال رسيدهاست؛ از اول تا ششم: دوره ابتدايي، از هفتم تا نهم: دوره پايه، از دهم تا دوازدهم: دوره تحصيلات متوسطه ميباشد. از اول تا كلاس نهم اجباري و رايگان بوده، از سال دهم تا دوازدهم، اخيراً فقط بخشي از هزينهها را دولت تقبل ميكند. نوع مدارس نيز تغيير يافتهاست
در سال ۲۰۰۴ ميلادي، نرخ سواد در بزرگسالان (۱۵ سال و بالاتر)، ۱۰۰٪ اعلام شدهاست و شاخص آموزش اين كشور ۰٫۸۹ بودهاست.
نسبت زنان به مردان در سال ۲۰۰۱ ميلادي، در دورههاي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه به ترتيب: ۹۵٪، ۷۳٪ و ۳۴٪ بودهاست
بهداشت و درمان
بر اساس آمار سال ۲۰۰۰ ميلادي، مخارج عمومي در زمينه بهداشت و درمان، ۰٫۷ از توليد ناخالص ملي (GDP) كشور گرجستان را به خود اختصاص دادهاست كه اين رقم در سال ۱۹۹۰ ميلادي، ۳٪ بودهاست. در گرجستان بيمارستانهاي بسيار پيشرفته و به روزي در طي سالهاي اخير ساخته شده است.
جمجمه ۲ ميليون ساله انسان گرجي
انسانهاي اوليه را ميتوان در قفقاز جنوبي، به ويژه در گرجستان، خيلي پيش از دوره پارينه سنگي رديابي كرد. جمجمه انسان اروپايي نژاد كه يك ميليون و هشتصد هزار (۱٫۸۰۰٫۰۰۰) سال پيش زندگي ميكردهاست، در حفاريهاي اخير در ناحيه دمانيسي به دست آمدهاست.
اواخر عصر مفرغ و اوايل عصر آهن، سراسر گرجستان پيشرفت وسيعي را در حوزه اقتصادي شاهد بود كه همراه با سطح بالايي از صنايع دستي، گسترش روابط تجاري و توأم با افزايش نابرابريهاي اجتماعي بود. در اواخر نيمه دوم هزاره دوم پيش از ميلاد حضرت عيسي (ع)، شرايط لازم براي ظهور يك جامعه طبقاتي ايجاد شده بود.
از هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح، همزمان با قدرت گرفتن آشوريها، اقوام گله دار و دامپرور از سرزمين بينالنهرين در گرجستان سكني گزيدند؛ كه بعدها امپراتوري اورارتو را تشكيل دادند.
قابل ذكر است كه قبايل گرجي يگانگي خود را همزمان با پايان عصر مفرغ، آغاز كردند. در پايان هزاره دوم و آغاز هزاره اول پيش از ميلاد، در نواحي جنوب شرقي گرجستان باستان، دو اتحاديه اصلي از قبايل ظهور كردند: ديائوخي و كولخيس كه هر دو آنها تا قرن هشتم پيش از ميلاد دوام داشتند.
در ميانه قرن هشتم پيش از ميلاد، ديائوخي در نتيجه قدرت گرفتن اورارتو فروپاشيد. غلبه كولها (كولخيس) و مخالفت آنها با تائوها (ديائوخي) نيز در اين امر سهيم بود. قسمتي از سرزمين ديائوخي به كولها واگذار شد. مدتي بعد كشمكش بين كولها و اورارتو آغاز شد و كولها شكست خوردند.
قلمرو اورارتو در زمان خود وسيعترين امپراتوري به شمار ميرفت. در قرن هفتم پيش از ميلاد، همزمان با آغاز دوره ضعف اورارتو، آرياييها پادشاهي ماد را تأسيس كردند. با قدرت گرفتن ماد و شكست خوردن اورارتو، مادها حوالي ارمنستان امروزي ساكن شدند كه نتيجه تركيب اين دو قوم (گرجي و آريايي) قوم ارمني بود. در اوسط قرن ششم پيش از ميلاد حضرت عيسي (ع) هخامنشيان جايگزين مادها، در حكومت بر جنوب گرجستان باستان شدند.
قرنهاي ششم تا چهارم پيش از ميلاد، دوره استحكام قبايل كارتلي، عمدتاً ساكنان گرجستان شرقي شد. كشمكش بين كنفدراسيونهاي مختلف گرجي در نهايت منتج به تشكيل پادشاهي «ايبريا» به پايتختي «متسختا» شد.
نقشه مناطق تحت حكومت مغول از سال ۱۲۵۹ ميلادي (گرجستان جزو اين مناطق نيست)
از زمان بنيان پادشاهي گرجستان باستان يا همان ايبريا توسط پارناواز يكم در سدهٔ چهارم پيش از ميلاد تا زمان حمله مغول به گرجستان در سدهٔ ۱۳ ميلادي، دورهٔ صلح و آرامش در تاريخ گرجستان است و از حمله مغول به بعد، گرجستان تاريخي پر فراز و نشيب را به ايستادگي در برابر حملات ايرانيان، عثمانيها و روسها گذرانده است.
با امضاي عهدنامه گرجيوسك در سال ۱۷۸۳، گرجستان تحتالحمايهٔ روسيه شد و حدود بيست سال بعد يعني در سال ۱۸۰۱ ميلادي، روسيه، گرجستان را به عنوان يكي از فرمانداريهاي خود اعلام نمود و رژيم تزاري در گرجستان برقرار شد. گرجستان پس از انقلاب اكتبر روسيه در سال ۱۹۱۸ اعلام استقلال كرد، اما ارتش سرخ شوروي در سال ۱۹۲۱ ميلادي (۱۳۰۰ شمسي) به گرجستان حمله كرده و به مدت ۷۰ سال، گرجستان يكي از جمهوريهاي شوروي بود تا اينكه در سال ۱۹۹۱ ميلادي (۱۳۷۰ شمسي)، به استقلال رسمي رسيد.
فرهنگ
فرهنگ غالب گرجستان فرهنگ مردم گرجي است كه عنصر اصلي فرهنگ قفقاز بوده و وجوه مشتركي نيز با فرهنگهاي ساير اقوام قفقاز داراست. فرهنگ گرجستان جزو غنيترين فرهنگهاي دنياست.
زبان
كتابي از ايليا چاوچاوادزه به خط و زبان گرجي زبان گرجي زبان مردم گرجي و زبان رسمي كشور گرجستان است.زبان گرجي يكي از زبانهاي قفقازي و از خانوادهٔ زبانهاي كارتولي ميباشد. اين زبان جزو ۱۴ زباني است كه داراي الفبا هستند.
ادبيات
ادبيات گرجي قدمتي ۲٬۵۰۰ ساله دارد و چند قرن پيش از ميلاد حضرت عيسي (ع) پا به عرصهٔ وجود نهاده است. از قديميترين آثار ادبي اصيل گرجستان كه تا دورهٔ معاصر به يادگار مانده عبارت است از ياكوب تسورتاولي تحت عنوان «شهادت شوشانيك» (قرن پنجم) كه اثري است فوقالعاده هنري و مشحون از ايده وفاداري به ميهن، قرون ۱۲–۱۳ ميلادي، دوران ادبيات كلاسيك گرجي را تشكيل ميدهد. در اين هنگام است كه داستان عاشقانه و رمانتيك به نام «ويسرامياني» ترجمه سارگيس تموگولي و مجموعه داستانهاي مربوط به «آميران دارجانيان» نوشتهٔ موسه خونلي، منظومههاي مدح و تحسين آميز دربارهٔ «عبدالسميع» اثر ايوانه شاوتلي و «تامارياني» اثر چاخروخادزه به وجود آمدند.
خط
خط گرجي يكي از ۱۶ سيستم نوشتاري موجود در جهان، و مخصوص نوشتن زبان گرجي و ديگر زبانهاي كارتولي است.اين سيستم نوشتاري شامل سه الفباي هم ارز است كه عبارت اند از: آسُمْتاوْرولي، نوسْخوري و مْخِدْرولي، كه امروزه فقط مخدرولي مورد استفاده رسمي و وسيع قرار دارد.قديميترين كتيبهٔ كشف شده از زبان گرجي، نوشته شده به نخستين الفباي گرجي يعني آسومتاورولي و مربوط به سدهٔ يكم پيش از ميلاد مسيح است
يك نوع خوشنويسي گرجي
خوشنويسي گرجي داراي قرنها سابقه است. كتابهاي دستنويس گرجي متعلق قرنهاي اوليه ميلادي، از گنجينههاي ملي و فرهنگي گرجستان به شمار ميآيند. مسيحيت در ادبيات گرجي نقشي مهم داشته است و اين راهبان كليساي ارتدكس گرجي بودهاند كه با نسخهبرداري كتب مذهبي و نوشتن تاريخ گرجستان، خوشنويسي و خط گرجي را نگاه داشتهاند
هنر
انجيل
هنر گرجي مشمول هنرهاي معماري، نقاشي و صورتگري از زمان باستان در اوج شكوفايي بود. اين آثار، امروزه ارزش تاريخي دارد. در نظام فئودالي تركيب هنرهاي مجسمهسازي و پيكر تراشي و نقاشي تابع معماري بود و جزء لاينفك آثار معماري را تشكيل ميداد. حكاكي و كنده كاري روي فلز و سفال از كهنترين هنرهاي گرجستان به شمار ميآيد. قرون گذشته تاريخ دقيق پيدايش اين هنرها را در خود محو كردهاند، اما بر طبق مدارك و اسناد باستانشناسي قدمت هنر كنده كاري و سفال سازي حتي به چهارهزار و پانصد سال (۴۵۰۰) پيش ميرسد. مجسمهسازي، كنده كاري روي فلزات با هنرهاي ميناكاري روي طلا، پيوند محكم و ناگسستني دارد. ميناهاي جداردار گرجي با نقوش مخصوص به خود، با رنگهاي درخشان و خيره كننده و با شفافيت لعاب و سنگهاي مصنوعي و شيشههاي رنگين خويش، مقام اول را در جهان داراست.
اساتيد گرجي هنرهاي تجسمي، ذوق سرشاري براي فعاليت هنري دارند، آنان آثاري راستين و الهام بخش دربارهٔ موضوعات عصر ما خلق ميكنند. برگزاري نمايشگاههاي بهاره و پائيزه از تابلوهاي نقاشي سراسر گرجستان در گالري تابلوهاي نقاشي به صورت يك آئين سنتي درآمده است. شركت نقاشان گرجي در نمايشگاههاي تابلوهاي نقاشي در داخل و خارج كشور مانند بلژيك، ايتاليا، بريتانياي كبير، ايالات متحده آمريكا و… همواره با موفقيتهاي بزرگي همراه بوده است
سينما
سينماي گرجستان توسعه و تكامل رشته فيلم برداري و فيلم سازي براي فرهنگ ملي گرجستان، كاميابي مهمي به شمار ميآيد. امروزه در گرجستان هرساله دهها فيلم هنري، كارتون، علمي، عمومي، مستند و غيره ساخته ميشود. تعدادي از فيلمهاي ساخت گرجستان در جشنوارههاي بينالمللي و سرتاسري جمهوريها به دريافت جوايز و ديپلمهاي افتخار نائل شدهاند. فيلم «پدر سرباز» در چهاردهمين جشنواره بينالمللي مسكو موفقيت فوقالعادهاي داشته است. فيلمهايي به نام «اوشبا»، «دشت آلازاني»، و «در ارتفاعات پامير» در جشنوارههاي بينالمللي فوقالعاده ارزنده شناخته شده و به دريافت ديپلم افتخار موفق شدند. مركز حيات فعالانه و خلاقانه كاركنان هنر سينمايي «اتحاديهٔ كاركنان رشته فيلم برداري» ميباشد.
تئاتر
تئاتر گرجستان از همان بدو پيدايش خود در جهت رئاليسم گام نهاد. بر اساس نمايشنامههاي ملي كه توسط نويسندگان با ذوقي مانند داويد كلدينشويلي، زورابي آنتونوف، شالوا دادياني و عدهاي ديگر تدوين گرديده بود، در پايان قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم، نهضت و جنبش نيرومند تئاترال به وجود آمد كه گروه بزرگي از بازيگران هنرمند در راس آن قرار داشتند. در سال ۱۹۲۱ م تئاتر دراماتيك به نام شوتا روستاولي تأسيس گرديد. در سال ۱۹۲۸م، تئاتر دراماتيك به نام ك. مارجانيشويلي ايجاد شد و به فعاليت هنري پرداخت. تربيت و آموزش و آماده ساختن هنرپيشگان و كارگردانان و مديران تئاتر در انستيتوي تئاتر به عمل ميآيد. در گرجستان موزه هنر تئاتر دولتي ايجاد شده است. تئاتر تفليس به نام گريبادوف، سنن نيكويي را در زمينههاي فرهنگهاي تئاتري گرجي كمك و مساعدت ميكند، تئاتر گرجي در ميان فرهنگ تئاترال جمهوريهاي شوروي سابق مقام شامخي را داشت، تئاترهاي گرجستان و فعاليت برجسته آنها در خارج از مرزهاي گرجستان نيز از شهرت فراواني برخوردار است.
موسيقي
موسيقي گرجي يكي از موسيقيهاي غني و باستاني دنيا است. آوازهاي گرجيان وابسته به سرودهاي كليسايي در قرون وسطي است. چنانچه از منابع بر ميآيد دو گونه موسيقي صوتي در بيزانس و گرجستان وجود داشته است. يكي از آنها يوناني و تك صوتي و ديگري گرجي و با سه درجه صوت خوانده ميشد. از برجستهترين مصنفان آهنگها بايد از گريگوري مقدس از خانزتا و ميخيل مودركيلي، و ايوانه ميتبواري در سدهٔ دهم نام برد.
رقص
رقص گرجي يكي از رقصهاي سنتي منطقهٔ قفقاز محسوب ميشود از سري رقصهاي فولكلوريك مردم گرجي است كه از نسلي به نسل بعدي منتقل و در اين پروسه توسعه و شكل گرفتهاست.
رقص گرجي
رقص كارتولي
رقص جيراني
رقص خورومي
رقص آچارولي
رقص پارتسا
رقص قازبگوري
رقص خنجلوري
رقص خوسورولي
رقص متيولوري
رقص خونگا
رقص سيمدي
رقص كينتوري
رقص سامايا
رقص دولوري
رقص سوانوري